بسم رب المهدی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شاهد وشمع..

12 آبان 1395 توسط دلشاد يوزباش

 شاهدی گفت به شمعی کامشب

در ودیوار،مزین کردم

دیشب از شوق،نخفتم یک دم

دوختم جامه وبر تن کردم

دوسه گوهر ز گلوبندم ریخت

بستم وباز به گردن کردم

کس ندانست چه سحر آمیزی

به پرند،از نخ وسوزن کردم

صفحه کارگه،از سوسن وگل

به خوشی چون صف گلشن کردم

تو به گرد هنر من نرسی

شمع خندید که بس تیره شدم

تا ز تاریکی ات ایمن کردم

پی پیوند گهرهای تو بس 

گهر اشک به دامن کردم

گریه ها کردم وچون ابر بهار

خدمت آن گل وسوسن کردم 

خوشم از سوختن خویش از آنک

سوختم،بزم تو روشن کردم

خرمن عمر من ار سوخته شد

 حاصل شوق تو،خرمن کردم

کار هایی که شمردی بر من 

تو نکردی،همه را من کردم


مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: سبک زندگی عاشورایی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

بسم رب المهدی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • سلام برحسین
  • هدف امام حسین ازقیام...
  • سبک زندگی عاشورایی

Random photo

عصر عاشورا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس